اصطلاحات رایج مهندسی عمران

در این بخش از آموزش گروه صنعتی ایران کوپلر به صورت تخصصی به موضوع اصطلاحات رایج ساختمانی پرداخته شده است.
مقدمه
علم مهندسی عمران یکی از رشتههای پایهای و مهم در عرصه ساختوساز و توسعه زیرساختهای شهری و روستایی است. این علم که به طراحی، ساخت و نگهداری انواع سازهها و تأسیسات میپردازد، دارای اصطلاحات و مفاهیم تخصصی زیادی است که آشنایی با آنها برای دانشجویان، مهندسان و حتی علاقهمندان به این حوزه ضروری است. در این مقاله، به معرفی برخی از اصطلاحات رایج مهندسی عمران بر اساس حروف الفبا خواهیم پرداخت تا با این مفاهیم آشنا شویم و بتوانیم درک بهتری از این رشته مهم داشته باشیم.
اصطلاحات رایج عمرانی بر اساس حروف الفبا
آ
آبرو: سازهای است که برای عبور دادن جریان آب از زیر جادهها یا راهآهنها ساخته میشود.
آبشستگی: فرایندی که در آن آب باعث فرسایش و شستشوی خاک یا مواد سازهای میشود.
آرماتور: میلههای فولادی که در بتن قرار میگیرند تا مقاومت کششی آن را افزایش دهند.
اندود کاهگل: نوعی ملات برای عایقبندی که در مناطق کویری استفاده میشود.
اندود لیسهای: پخش یک لایه سیمان با استفاده از ماله روی سطوح ملات سیمانی جهت رفع خلل و فرج و ترکهای سطحی و ایجاد یک سطح صاف و یکدست.
اُتکا (ادکا): جهت تحمل نیروی برشی در سقف تیرچه بلوک به صورت یک طرفه یا دوطرفه قرار داده میشود.
الاستیسیته: تعریفی از حالت کشسانی و انعطاف پذیری یک ماده.
اورلب (اورلپ): همپوشانی کردن (معمولاً قرار دادن دو میلگرد روی هم و بستن آنها)
آچار F: وسیلهای به شکل F برای خم کردن میلگرد (ساخت خاموت و موارد دیگر)
اِگو: مجراهایی برای انتقال فاضلاب خانگی و صنعتی به تصویه خانه شهری را گویند.
ازاره: سنگی است که در پای دیوارهای خارجی بین طاقچه و زمین به کار گرفته میشوند.
آجر نیمه (چارک): نصف آجر گویند و از رایجترین اصطلاحات ساختوساز است.
آجرکم زده: یک پنجم آجر را گویند.
آجر کلوک: یک چهارم از آجر را گویند.
آجرگری: این آجری همان آجر فشاری یا آجر زبره است.
آبچک: شیاری که در سنگ جهت ریزش آب اعمال میشود.
اندود تخته مالهای: جهت جلوگیری از ترک خوردن و همچنین زیبایی نمای ساختمان سیمانی استفاده میشود.
اندود شسته: ترکیبی از سنگ دانههای دانهبندی و پودر سنگ و سیمان سفید است که در نمای ساختمان به کار میرود.
اِسکوپ: بست فلزی از ورق گالوانیزه است که برای نگه داشتن سنگ پلاک استفاده میشود.
ایزوگام: ورق قیراندود که با لایههایی از پشم شیشه یا الیاف مصنوعی ساخته میشود.
ب
بتن: مخلوطی از سیمان، آب، ماسه و شن که در ساختوساز استفاده میشود.
باسکول: دستگاهی برای اندازهگیری وزن مواد و مصالح ساختمانی.
بتن سبک: نوعی بتن که در از پوکه و مواد سبک دیگر جهت کاهش وزن ساختمان استفاده میشود.
بتن الیافی: به اضافه کردن الیاف فولادی به مخلوط بتن معمولی جهت افزایش مقاومت فشاری به کار گرفته میشود.
بتن مگر: بتنی با عیار ۱۵۰ کیلوگرم جهت نظافت و تسطیح سطح زمین و در زیر فونداسیون به ضخامت 10 تا 15 سانتیمتر اجرا میشود.
بال تیر: به دو قسمت افقی تیرآهن گفته میشود.
بلوکاژ (ماکادم): یکی دیگر از اصطلاحات ساخت و ساز بلوکاژ است که از لاشه سنگ و قلوه سنگ و بدون ملات جهت جلوگیری از نفوذ رطوبت از زمین به کف ساختمان تشکیل شده است.
بادبند (مهاربندی): در ساختمانهای فلزی جهت مقابله با نیروی جانبی (زلزله و باد) از بادبند استفاده میشود.
بَندکشی: پر کردن درز بین کاشی، آجر و مصالح دیگر با استفاده از ملات یا چسب.
بیس پلیت (صفحه ستون): صفحه ستون روی فونداسیون و زیر ستون فولادی جهت انتقال درست بار از ستون به پی اجرا میشود.
بار زنده: بار موقت و در حال حرکت (افراد و وسایل داخل محیط) در ساختمان است.
بار مرده: بار ثابت و غیرقابل حرکت (سقف، دیوارهای داخلی، دیوارهای پیرامونی) در ساختمان است.
پ
پل: سازهای که برای عبور از موانع طبیعی مانند رودخانهها ساخته میشود.
پیمانکار: فرد یا شرکتی که مسئول اجرای پروژههای ساختمانی است.
پلیت: صفحهای فلزی که برای اتصال و تقویت اجزای سازهها به کار میرود.
پوتر (تیر بتنی): اِلمان افقی در ساختمانهای فلزی که بار مرده و زنده سقف را به ستون منتقل میکند.
پاگرد: محلی است که کاربر پس از پیمودن یک ردیف پله بر آن قدم میگذارد.
پی (فونداسیون): مهمترین بخش یک ساختمان که باز سازه را به زمین منتقل میکند.
پیوند: به انواع آرایشهای آجرچینی (کله نما، راسته و موارد دیگر) دیوار گفته میشود.
پوکه معدنی: سنگی است متخلخل با وزن مخصوص کمتر که از سرد شدن فعالیتهای آتشفشانی حاصل میشود.
پوکه صنعتی: پوکه صنعتی را از ذوب کردن خاک رس و تغییر حالت آن به دست می آورد .
پکافته: دیوار داخلی که به دیوار اصلی متصل میشود.
پلاستر: از اصطلاحات ساخت و ساز است که به اندود ملات ماسه سیمان به ضخامت ۳ سانتیمتر پلاستر گویند.
پلیت: ورق فلزی که در قسمتهای مختلف سازه فلزی (اتصال بادبند به ستون و تیر) استفاده میشود.
ت
ترانشه: گودالی است که برای قرار دادن تأسیسات زیرزمینی حفر میشود.
تسطیح: فرایند هموار کردن زمین برای آمادهسازی برای ساختوساز.
تیرچه: عنصر سازهای که برای انتقال بار سقف به ستونها استفاده میشود.
تسمه: ورق فلزی است که در مقاطع مربعی و مستطیلی است که در قسمتهای مختلف ساختمان استفاده میشود.
توجیه نقشه: منطبق کردن شمال جغرافیایی نقشه با شمال جغرافیایی محل را گویند.
تیر: عنصر افقی در ساختمان که بار را به ستون منتقل میکند.
تیر لانه زنبوری: در جان تیرآهن سوراخهایی به شکل لانه زنبور وجود دارد که برای عبور تأسیسات استفاده میشود.
تیشه: ابزاری با یک دسته چوبی و تیغه فلزی است که برای برش و تخریب مورد استفاده قرار میگیرد.
تخته ماله: ابزاری ساختمانی است که برای پهن کردن ملات و مسطح کردن سطح (کف، سقف یا دیوار) استفاده میشود.
تاسیسات مکانیکی: به لوله کشی آب، گاز و فاضلاب در ساختمان گفته میشود.
تاسیسات الکتریکی: به سیم کشی برقی و روشنایی ساختمان گفته میشود.
تیغه: دیوارجداکننده فضای داخل ساختمان یا همان دیوار داخلی است.
تنش: میزان بار وارده بر مساحت را گویند.

ج
جداره: دیوارهای که برای حمایت از خاک در برابر ریزش استفاده میشود.
جوشکاری: فرایند اتصال دو قطعه فلزی به وسیله حرارت و فشار.
جداسازی: فرایندی که در آن قسمتهای مختلف سازه از هم جدا میشوند تا تعویض یا تعمیر شوند.
جوشکاری: اتصال قطعات فلزی با استفاده از حرارات بالا را گویند.
جان تیر: به قسمت عمودی تیرآهن گفته میشود.
جان پناه: دیوارهای اطراف پشت بام و دیوار بالکن است که حداکثر 60 سانتیمتر ارتفاع دارد.
جک سقفی: عضو عمودی و غالباً فلزی است که برای نگه داری تیر و سقف کاربرد دارد.
چ
چارک: یک چهارم آجر چهار گوش و یک دوم آجر قزاقی است.
چهار دنگ: یکی از اصطلاحات ساخت و ساز است که به سه چهارم آجر چهار گوش گفته میشود.
چتایی: نوعی گونی (جوت یا کنف هندی) که در عایق بندی ساختمان استفاده میشود.
چارچوب: قابی که در آن درب توسط لولا باز و بسته میشود.
چاله آسانسور: چالهای برای قرارگیری کابین آسانسور با ارتفاعی مشخص در زیر کف ساختمان است.
چاه جذبی: چاهی است که برای دفع فاضلاب سطحی به کار گرفته میشود.
ح
حائل: سازهای برای جلوگیری از لغزش و ریزش خاک و سنگ.
حفر: فرایند ایجاد گودال یا چاه در زمین.
حفاری: فرایند کندن زمین برای رسیدن به منابع زیرزمینی مانند آب، نفت یا گاز.
حلقوه: اگر دیوار در حال اجرا طویل باشد، امکان شکم دادن ریسمان تحت وزن خود زیاد است! برای حل این مشکل، در وسط کار به اندازه یک آجر در مجاور ریسمان، ملات ریخته و پهن میکنند و یک آجر موقت را رو ملات میگذارند. سپس یک تکه کوچک کاغذ را از وسط تا زده و ریسمان را در میان آن میگذارند، کاغذ را روی آجر موقت قرار داده و تکه آجری را نیز روی کاغذ میگذارند. این کار از افتادگی ریسمان به سمت پایین جلوگیری میکند.
خ
خاکریز: تودهای از خاک که برای ایجاد ارتفاع یا جلوگیری از نفوذ آب ساخته میشود.
خرپا: سازهای مثلثی شکل که برای پایداری و مقاومت بیشتر در سقفها و پلها استفاده میشود.
خروجی: محلی که آب یا فاضلاب از آن خارج میشود.
خرک: میلگردی است که مش بالا و پایین فونداسیون را جای خود قرار میدهد تا بتنریزی انجام شود.
خرپشته: اتاقک بالای راه پله در پشت بام را گویند.
خمش: نیروی ممان که به صورت عمودی در طول عضوی طویل (مانند تیر) وارد میآیند.
خاکریز: تجمعی از خاک به منظور جلوگیری از ورود سیل است.
خیز: مقدار ارتفاع خمیدگی یکی عضو طویل نسبت به محل افقی را گویند.
د
دال: صفحه بتن مسلح که برای ایجاد کف ساختمانها استفاده میشود.
دیوار برشی: دیواری که برای مقاومت در برابر نیروهای جانبی مانند باد و زلزله طراحی شده است.
دانهبندی: فرایند جداسازی و مرتبسازی مصالح بر اساس اندازه دانهها.
دست انداز پله: نردهای که راه پله جهت جلوگیری از سقوط افراد استفاده میشود.
دیوار باربر: به دیوارهای پیرامونی ساختمانهای بنایی که در سیستم باربری نقش دارند را گویند.
دیوار غیرباربر: از در سازههای تیر و ستونی، کلیه دیوار (پیرامونی و داخلی) در سیستم باربری نقشی ندارند.
دیوار حایل: دیواری است که جهت پایداری در مقابل فشار جانبی خاک ساخته میشود.
داربست: مجموعهای از میلههای فولادی است که با استفاده بست به یکدیگر متصل میشوند تا افراد بتوانند در ارتفاع کار کنند.
دکفراژ: یکی دیگر از اصطلاحات ساخت و ساز است که به باز کردن قالبها اشاره دارد.
دال: سقفی بتنی با ضخامت ۱۰ سانتیمتر را گویند.
درز انبساط: برای جلوگیری از انقباض و انبساط بین دو ساختمان (رطوبت یا تغییرات دما) درزی با این نام تعبیه میشود.
درز انقطاع: برای جلوگیری از خطرات ناشی از ضربه بین دو ساختمان (نیروی زلزله) درزی با این اسم تعبیه میشود.
داکت: فضایی برای عبور لولههای تأسیساتی است.
دلیل گذاری: رج استاد یا رج اصولی است که برای تراز کردن کف با یک سطح مبنا مانند دیوار شناخته میشود.
ر
رگلاژ: عملیاتی که برای تسطیح و هموار کردن سطح زمین انجام میشود.
رطوبتگیر: دستگاهی برای جذب و حذف رطوبت از هوا.
رابیتس: توری فلزی است که برای ایجاد سقف کاذب و نگهداری اندود گچی استفاده میشود.
رمپ: سادهترین مسیر ارتباطی بین سطح غیر هم تراز است.
ریسمان کار: جهت تراز کردن در زمان دیوار چینی و بَندکشی استفاده میشود.
رج: در زمان دیوارچینی (آجر یا بلوک سفال) به هر ردیف افقی رَج گفته میشود.
رگلاژ: تسطیح، آماده سازی و هموارسازی سطوح بعد از خاکبرداری را گویند.
رکابی: میلگردی شکل U است که برای در امتداد نگهداشتن آرماتورهای طولی یا عمودی در بتن استفاده میشود.
رامکا (پاشنه بتن): چهار عدد میلگرد است که به یکدیگر جوش شوند (یا با مفتول بسته میشوند) تا فاصله بین قالب تا میلگرد ستون که به پوشش بتن معروف است را مشخص کند.
ز
زیربنا: مجموع مساحت تمام طبقات ساختمان.
زلزلهسنج: دستگاهی برای اندازهگیری شدت و زمان وقوع زلزله.
زنگزدگی: فرایندی که در آن فلزات به علت واکنش با اکسیژن و رطوبت دچار خوردگی میشوند.
زهکشی: خشکاندن یا انتقال آبهای سطحی به محل مورد نظر را گویند .
زنجاب: جهت تمیز کردن آجر از گرد و غبار و افزایش چسبندگی با ملات، آجر را به طور کامل در آب فرو میبرند.
زیر بنا: به مجموع مساحت کلیه طبقات ساخته شده گفته میشود.

س
سازه: هر نوع ساختار ساختهشده توسط انسان.
سیمان: مادهای که در ترکیب با آب و مصالح دیگر به عنوان چسباننده در بتن استفاده میشود.
سقف کاذب: سقفی که زیر سقف اصلی نصب میشود و برای پنهان کردن تأسیسات و ایجاد زیبایی به کار میرود.
سیپورکس: بلوک گچی که برای ساختن دیوار جداکننده یا سقف سبک به کار گرفته میشود.
سقف: عنصری افقی است که طبقات یک ساختمان را جدا کرده و به عنوان پوششی برای محافظت از فضای داخل استفاده میشود.
سپتیک تانک: مخزن سرپوشیدهای که به منظور جمعآوری فاضلاب خانگی و آبهای زائد ساخته میشود .
سیتکا: یکی از اصطلاحات ساخت و ساز است که به آرماتور طولی که در بتن (ستون، تیر یا فونداسیون) قرار میگیرد، اشاره دارد.
ستون: عضو عمودی که بارهای ساختمان را به پی منتقل میکند.
سازه: مجموعهای از عناصر مانند تیر، ستون و پی است که وظیفه انتقال بار به زمین را بر عهده دارند.
سنجاقی: برای تقویت مقاومت برشی خاموتها و اتصال کامل بین میلگردهای طولی و خاموت استفاده میشود.
سیم آرماتوربندی: به نام مفتول هم مشهور است که برای اتصال میلگردها به یکدیگر استفاده میشود.
ش
شمع: عنصر استوانهای که برای انتقال بار سازه به لایههای عمیقتر زمین استفاده میشود.
شیب: میزان ارتفاع تغییرات سطح در واحد طول.
شفته آهک: ملات و دوغات آهکی را گویند. شفتهریزی آهک یکی از روشهای رایج تقویت خاک بستر است.
شمشه: ابزار بنایی است که برای تراز و صاف کردن سطوح استفاده میشود.
شمشیری پله: تیرآهن زیر پله را گویند .
شمع: برای تحمل بار تیر و سقف استفاده میشود. همچنین از این اصطلاح برای شمعزنی در خاکهای سست به عنوان پایه ساختمان نیز استفاده میشود.
شناژ: برای اتصال بین پیهای منفرد به یکدیگر با استفاده از آرماتور و بتن کاربرد دارد.
شاه تیر: سقفهای یک طرفه، بار خود را به تیرهای اصلی یا شاه تیر منتقل میکنند.
شلنگ تراز: برای ترازیابی دو سطح یا دو نقطه که با سطح ارتفاعی مختلف استفاده میشود
ص
صلیبسازی: فرایند تقویت و تثبیت زمین با استفاده از میلگردها و بتن مسلح.
صاعقهگیر: وسیلهای که برای حفاظت سازهها در برابر برخورد صاعقه نصب میشود.
صافی: وسیلهای برای جدا کردن ذرات معلق از مایعات.
ض
ضریب اطمینان: مقدار اضافهای که در طراحی سازهها برای اطمینان از ایمنی و پایداری سازه در نظر گرفته میشود.
ضریب کشسانی: معیاری برای اندازهگیری مقاومت مواد در برابر تغییر شکل.
ضد زنگ: موادی که برای جلوگیری از زنگزدگی فلزات به کار میروند.
ط
طراحی سازه: فرایندی که در آن نوع، ابعاد و جزئیات سازهها تعیین میشود.
طاق: سازهای قوسی شکل که برای پایداری بیشتر در ساختوساز استفاده میشود.
طرح اختلاط بتن: فرایند تعیین نسبتهای مختلف مصالح برای تهیه بتن با خصوصیات مطلوب.
ظ
ظرفیت باربری: حداکثر باری که یک سازه یا پایه میتواند تحمل کند.
ظرفیت حرارتی: میزان گرمایی که یک ماده میتواند ذخیره کند.
ظرفیت برشی: میزان نیروی برشی که یک مقطع میتواند تحمل کند بدون اینکه دچار شکست شود.
ع
عایقکاری: فرایندی که برای جلوگیری از نفوذ آب، رطوبت، حرارت و صدا به داخل سازه انجام میشود.
عملآوری بتن: فرایندی که در آن بتن به مدت زمان مشخصی مرطوب نگه داشته میشود تا به مقاومت نهایی برسد.
عمر مفید: مدت زمانی که یک سازه میتواند عملکرد مطلوب خود را حفظ کند.
غ
غلتک: دستگاهی برای فشردهسازی خاک و آسفالت.
غشا: لایهای نازک که برای جلوگیری از نفوذ آب و رطوبت به کار میرود.
غبارگیر: دستگاهی برای جمعآوری و حذف ذرات گرد و غبار از هوا.
ف
فونداسیون: بخشی از سازه که بار کلی سازه را به زمین منتقل میکند.
فولاد: آلیاژی از آهن که در ساختوساز به دلیل مقاومت بالا استفاده میشود.
فریم: چارچوبی که برای حمایت و تقویت سازهها استفاده میشود.
فرغون: ابزاری برای حمل مصالح ساختمانی است.
فارسی بُر: برش با زاویه ۴۵ درج را گویند.

ق
قالببندی: فرایند ساخت قالبهای موقت برای ریختن بتن.
قیر: مادهای سیاه و چسبنده که در آسفالتسازی و عایقکاری استفاده میشود.
قوس: ساختاری منحنی که برای توزیع یکنواخت بار در پلها و سقفها استفاده میشود.
قرنیز: اغلب قطعهای سنگی است به صورت نواری باریک در پای دیوارهای داخلی جهت جلوگیری از آسیب دیدگی به دیوار استفاده میشود.
قلاب: برای مهار کردن دو میلگرد استفاده میشود.
قالب فلزی: ورق هایی فلزی لبه دار که به هم متصل شده و قالب های موقت یا ثابتی می شوند که درون آن ها بتن یا مواد مشابه می ریزند.
ک
کوله: بخشی از پل که در دو انتهای آن قرار دارد.
کلاف: عنصر افقی یا عمودی که برای تقویت و تثبیت دیوارها به کار میرود.
کفپوش: موادی که برای پوشش کف ساختمانها استفاده میشوند.
کرسی چینی: چیدن چند رج آجر روی پی را گونید.
کُرُم بندی: یکی دیگر از اصطلاحات ساخت و ساز کُرم بندی نام دارد. این کار برای تعیین مقدار ضخامت و تراز کردن اندود گچ و خاک، با ملات نوارهایی عمودی در طول دیوار یا کف اجرا میشود.
کف سازی: به مراحل اجرای کف با مصالح مختلف اعم از موزاییک، سرامیک، سنگ و مصالح دیگر را کف سازی گویند.
کُرُم دلیل: کرمی که در گوشهای از کار به عنوان نقطه مبنا در شیببندی استفاده میشود را گویند.
کمچه گرد: برای پهن کردن ملات برای دیوار چینی یا کف استفاده میشود.
کمچه چهار گوش: برای سیمان کاری و پلاستر کاربرد دارد.
گ
گابیون: قفسهای فلزی پر شده از سنگ که برای ساخت دیوارهای حائل و جلوگیری از فرسایش خاک استفاده میشوند.
گودبرداری: فرایند کندن زمین برای ایجاد فضای لازم جهت احداث سازه.
گچ کشته: فرآیند مخلوط کردن مداوم گچ به مدت حداقل 10 دقیقه جهت عدم خشک شدن سریع را گویند.
گره ساده: این گره برای اتصال میلگردهای اصلی و فرعی در مِش افقی مانند سقف و فونداسیون جهت اجرای سریع استفاده میشود.
گره صلیبی: در مواقعی که به علت استفاده از میلگردهای قطور تعداد نقاط اتصال کم است از این گره استفاده میشود.
گره پشت گردنی: این گره آرماتوربندی در گوشهها برای اتصال قوی بین میلگردهای طولی و خاموت کاربرد دارد.
گره اصطکاکی: جهت جلوگیری از لغزش اتصال میلگردها به شبکهها و صفحات قائم (شبکه دیوارهای بتن) از این گره استفاده میشود.
ل
لاینینگ: فرایند پوشش داخلی تونلها و لولهها.
لولهکشی: فرایند نصب و اتصال لولههای آب، گاز و فاضلاب.
لایروبی: فرایند برداشت رسوبات و مواد زائد از کف رودخانهها و کانالها.
لاشه چینی: با قواره کردن سنگ کوهی و قرار دادن آن به به صورت کله و راسته، عمل لاشه چینی را انجام میدهند.
لچکی: ورقهای ذوزنقهای شکل که جهت اتصال تیر و ستون دور نبشی نشیمن به کار میرود.
لیکا: بلوکهای سیمانی سبک که در آن به جای سنگدانه معمولی از سنگدانه سبک رسی به نام لیکا استفاده شده است.
لغاز (پشت بند): جهت جلوگیری از ناشاقول شدن دیوارها با طول پنج متر و بیشتر، پس از اجرا در هر چهار یا پنج متر یک پیشآمدگی به ضخامت 11 سانتیمتر از دیوار و به طول یک و نیم آجر (آجر فشاری) در طول دیوار ایجاد میشود.
م
محوطهسازی: فرایند طراحی و اجرای فضای سبز و دیگر اجزای بیرونی ساختمانها.
مصالح ساختمانی: مواد و موادی که در ساختوساز استفاده میشوند.
میکسر بتن: دستگاهی برای مخلوط کردن اجزای بتن.
میلگرد: فلز با مقطع گرد است که به صورت ساده و آجدار در بتن مسلح استفاده میشود.
میلگرد انتظار: میلگردهایی که به اندازه ۵۰ تا۸۰ سانتیمتر جه اتصال به ستون طبقه بالایی، از پی یا ستون بیرون میآید.
ملات باتارد (حرام زاده): ملاتی است که از ماسه، سیمان، آهک و آب ساخته میشود.
ملات ساروج: ملات ماسه، آهک، تخم و پُرزهای نوعی نی و خاکستر کورههای حمام است.
ن
نقشهبرداری: علم و هنر تعیین موقعیت دقیق نقاط و اندازهگیری فواصل و زوایا.
نرده: سازهای برای محافظت و جدا کردن فضاها.
نعل درگاه: تیری از بتن، چوب، آهن که در بالای درگاه (چارچوب درب) نصب میشود.
نرمه کشی: از اصطلاحات ساختوساز است که به لایه نازک یاز ملات ماسه سیمان یا پودر سنگ و سیمان به ضخامت پنج میلیمتر جهت زیرسازی گفته میشود.
نیلینگ: نیلینگ یکی از روش های پایداری سازی گود است که در ویدئو زیر به طور کامل در مورد آن صحبت شده است.
و
وال پست: اجزای قائم یا افقی که برای تقویت و پشتیبانی از دیوارهای ساختمانی استفاده میشوند.
ویبراسیون: فرایندی برای حذف حبابهای هوا از بتن تازه.
واحد اندازهگیری: معیاری برای سنجش ابعاد و ویژگیهای مختلف مصالح و سازهها.
ه
هیدرولیک: شاخهای از مهندسی که به مطالعه رفتار و حرکت مایعات میپردازد.
هواگیری: فرایندی برای حذف هوا از داخل سیستمهای لولهکشی.
ی
یراقآلات: اجزای فلزی که در ساخت و نصب دربها، پنجرهها و دیگر عناصر ساختمانی استفاده میشوند.
یوتیلیت: سیستمهای زیرساختی مانند آب، برق و گاز که در پروژههای عمرانی نصب میشوند.
یکنواختی: ویژگی موادی که دارای خصوصیات یکسان و بدون تغییر در تمام حجم خود هستند.
یک رَگی کردن: چیدن اولین رج دیوار که این رج عامل تعیینکننده سایر رجهای دیوار است.
یوغ: وسیله چوبی است که چهار ضلع دارد که جهت نگهداری قالب به کار گرفته میشود.
نتیجهگیری
آشنایی با اصطلاحات تخصصی مهندسی عمران، نهتنها برای دانشجویان و مهندسان بلکه برای تمام افرادی که به نحوی با این حوزه در ارتباط هستند، از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله تلاش داشت تا با معرفی برخی از مهمترین و رایجترین اصطلاحات این رشته، درکی بهتر از مفاهیم و کاربردهای آنها ایجاد کند و به ارتقاء دانش عمومی در این زمینه کمک نماید.
از وبلاگ گروه صنعتی ایران کوپلر بازدید فرمائید.